گلستان سعدی در آوار زلزله بم
تاریخ انتشار: ۴ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۴۳۸۰۶۶
نمیشد فکر کرد که آنجا وسط آوار، گلستان ببینی؛ گلستان سعدی. آن حرفهای زیبا، آنجا روی تلی از پیکر کودکان و جوانان و لابهلای داغداران چه میکرد؟ زمین بم مثل سقف هواپیمایی که ما را به آنجا میبرد، آنقدر خراب بود که خلبان بهسختی توانست جایی برای نشستن پیدا کند. هوا برفی و بارانی بود و از چند سوراخ سقف هواپیما آب میچکید داخل.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خلبان به زمین بم نزدیک میشد و وقتی میدید گسلها حسابی همهجا را در خود کشیدهاند، دوباره اوج میگرفت تا جای دیگری را پیدا کند؛ ساختمان فرودگاه و برج مراقبت فروریخته بود. ششم دی ماه ۱۳۸۲ بود و زلزله دیروز، بم را داغدار کرده بود. من بهعنوان سرپرست گروهی امدادگر به آنجا رسیدم. آنچه در مسیر فرودگاه تا شهر میدیدیم، شهر نبود؛ ویرانهای بود لابهلای نخلهای استوار که سربلند ایستاده بودند و امید را فریاد میکشیدند. سقف سالمی نمییافتیم. من خرابیهای زلزله رودبار را هم از نزدیک دیده بودم، اما آنچه اینجا میدیدم، چهره دیگری از فاجعه بود. حتی انتقال بازماندهها و مصدومها با وسایل نقلیه امکان نداشت، راهی نبود. جابهجا، زمین شکافهای عمیق برداشته بود. ما بودیم و حفرههایی بزرگ انگار زمین در هر کوچه و خیابانی دهان باز کرده بود تا شهرِ داغدار را ببلعد. گروههای یاریرسان همه با پای پیاده از این سو به آن سو میرفتند. وسیلهها را کول میکردند و زیرآوارماندهها را بیرون میکشیدند. مگر میشود صدای آن نالههای زیر آوار را فراموش کرد؟ مگر میشود بم را به فراموشی سپرد؟ در آن میان، آمارگیری هم سخت بود؛ خیلیها به طمع بستههای کمکی به شهر آمده بودند و تعداد بازماندهها حتی کمتر از آنها بود. شب که شد هیچ سقفی برای آرمیدن نبود؛ ساختمانهای دولتی و مدارس هم همه با خاک یکسان شده بود. چادری بیرون شهر برپا کردیم اما کسی نمیتوانست از سوز سرما که زیر صفر بود پلک روی هم بگذارد. برای زلزلهزدهها هم همینطور بود. آنها حرف نمیزدند. به گوشهای خیره میشدند و گاه با دستی که سویشان دراز میکردی به خودشان میآمدند. امروز یاد آن مرد میانسالی هستم که به نقطهای خیره بود. پرسیدم چرا حرف نمیزنی. گفت: «گر کسی وصف او ز من پرسد/ بیدل از بینشان چه گوید باز» میگفت خانه دوطبقهاش نیست؛ همان خانهای که مغازه طلافروشی طبقه همکفش را همه در مرکز شهر میشناختند: «رفته بودم کرمان، آنجا شنیدم در بم زلزله آمده. با سرعت خودم را رساندم بم. نه پدر و مادری در کار بود، نه همسری، نه فرزندی، نه خانهای، نه طلافروشیای، نه ماشینی.» مدام از احسان چهاردهساله و محسن شانزدهسالهاش میگفت و اشک میریخت. حالا یک چادر و یک چراغ نفتی و یک پتو داشت و نگاهی به در که تکهنانی برسد. میگفت: «زنده بمانم که چه شود؟» میگفت عزت نفسش هم مثل بچهها و خانوادهاش زیر آوار مانده... میگفت و آن بیت از دیباچه گلستان سعدی را تکرار میکرد.
منبع: ایران آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۴۳۸۰۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
یک میلیون و ۵۰۰ هزار متر مکعب سیلاب در گلستان مهار شد
به گزارش جام جم آنلاین از گرگان حمید سلامتی گفت : بیشترین مدیریت این حجم سیلاب ناشی از بارش باران در ۶ و هفتم فروردین ماه سال جاری بود.
وی ادامه داد: سال قبل نیز ۲۰ میلیون و ۲۶۱ هزار و ۸۳۵ مترمکعب مدیریت سیلاب با انجام طرحهای آبخیزداری در مناطق اولویتدار استان صورت گرفت که نقش زیادی در پیشگیری از خسارت بارشها و کنترل و تزریق آب به سفرههای زیرزمینی منطقه داشت.
به گفته وی مدیریت سیلاب در این سطح به دنبال هفت مورد بارش بود که بیشترین بارش به ترتیب، در 30 آبان با هفت میلیون و ۱۲۸ هزار مترمکعب، ۱۱ اردیبهشت با چهار میلیون و ۷۲۰ هزار و ۵۰۰ مترمکعب و ۱۶ دی ماه با چهار میلیون و ۱۴۰ هزار و ۸۲۵ متر مکعب ثبت شده است.
به اعتقاد کارشناسان منابع طبیعی و آبخیزداری در گلستان، پروژههای تغذیه مصنوعی آبخوان، تغییر الگوهای مکانی و زمانی بارش و سیلاب ناشی از آن را تبدیل به فرصتی برای مدیریت سیلاب و تغذیه آبخوان در گلستان میکند که با افزایش سطح تراز آب زیرزمینی و تقویت آن، روند فزاینده فرونشست زمین کاهش یافته و از بروز خسارت به تاسیسات و زیرساختها جلوگیری خواهد شد.
گلستان با مساحت بیش از ۲ میلیون هکتار دارای اقلیم معتدل مدیترانهای و سطحی معادل یک میلیون و ۳۳۵ هزار هکتار عرصه منابع طبیعی مشتمل بر ۴۵۲ هزار هکتار جنگل، ۸۶۲ هزار هکتار مرتع و ۲۱ هزار هکتار زمین ساحلی است که حدود ۳۳۰ هزار هکتار از مراتع نوار مرزی این استان به دلیل خشکسالی سالهای اخیر، پایین بودن نزولات جوی و نزدیکی به بیابان قره قوم ترکمنستان و ضعف پوشش گیاهی در معرض بیابانی شدن شدید قرار دارد.
گلستان از شمال با کشور ترکمنستان، از جنوب با سمنان، از شرق با خراسان شمالی و از غرب با مازندران همسایه است.